جدول جو
جدول جو

معنی بهر رو - جستجوی لغت در جدول جو

بهر رو(بَ رِ رو)
خوشگلی. جمال. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهره ور
تصویر بهره ور
بهره دار، دارای بهره، سودبرنده
فرهنگ فارسی عمید
(بِ هَِ)
بهشت روی. در صفات خوبان ساده روی استعمال کنند. (آنندراج). آسمانی روی. (ناظم الاطباء). زیباروی. که رویش در زیبائی چون بهشت باشد:
مرا بعشق ملامت مکن که عشق مرا
ز روی خوب تو گشت ای بهشت رو، آئین.
فرخی.
بهشت روی من آن لعبت پری رخسار
که در بهشت نباشد به لطف او حوری.
سعدی.
و رجوع به بهشتی رو و بهشت سیما شود
لغت نامه دهخدا
(بَ رُ رو)
بهر رو. جمال. وجاهت و صباحت. (از یادداشت بخط مؤلف). به بهر رو و بر و رو رجوع شود
لغت نامه دهخدا
(بَ رَ / رِ وَ)
محظوظ و کامران و نیک بخت و کامیاب. (ناظم الاطباء). سودبرنده. کامیاب. برخوردار. بهره بر. بافایده. (یادداشت بخط مؤلف) :
ببخشیدشان جامه و سیم و زر
ببودند زو هریکی بهره ور.
فردوسی.
همچنو ما همه از نعمت او بهره وریم
پس چو نیکونگری نعمت او نعمت ماست.
فرخی.
نه چاهی را بگه دارد نه گاهی را بچه دارد
ز عفوش بهره ورتر هرکه او افزون گنه دارد.
فرخی.
خرمردمند هر سه نه مردم نه خر تمام
از هر دو نام همچو شترمرغ بهره ور.
سوزنی.
بهره ورند از سخات اهل صلاح و فساد
زاهد و عابد چنانک مفلس و قلاش ورند.
سوزنی.
که ای بهره ور موبد نیکنام
چرا پیش از اینم نگفتی پیام.
سعدی.
از آن بهره ورتر در آفاق کیست
که در ملک رانی به انصاف زیست.
سعدی.
لغت نامه دهخدا
(بِ هََ)
بهر صورت. بهر حال:
ز فرمان شه ننگ و بیغاره نیست
بهر روی که را ز مه چاره نیست.
اسدی
لغت نامه دهخدا
تک رو. تنهارونده. بی همراه:
بت تنهانشین ماه تهی رو
تهی از خویشتن تنها ز خسرو.
نظامی.
، گمراه و منحرف از راه. (ناظم الاطباء) ، دست خالی رونده. روندۀ بی چیز. مسافر فقیر و تهیدست:
نه بر مرد تهی رو هست باجی
نه از ویرانه کس خواهد خراجی.
نظامی.
رجوع به تهی رفتن و تهی و دیگر ترکیبهای آن شود، بیهوده سفرکننده. (فرهنگ فارسی معین) ، آواره. دربدر. خانه بدوش. (فرهنگ فارسی ایضاً)
لغت نامه دهخدا
(بَ رِ)
مرادف بر رخ. یک سمت رو. کنایه از رخسار. (آنندراج) :
گذشت از آن بر رو زلف با خطش سر زد
کنون نهاده ز هر حلقه چشم بر کمرش.
کلیم (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مهر رخ
تصویر مهر رخ
دارنده چهره ای چون آفتاب تابان: (آمد ازو در وجود کودک فرخنده ای سرو قد گلعذار مهر رخ و مه لقا) (هاتف. چا 2 وحیدص 108)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهره ور
تصویر بهره ور
بهره بر، بهره دار بافایده، سود برنده، کامیاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهی رو
تصویر تهی رو
بیهوده سفر کننده، آواره دربدر خانه بدوش
فرهنگ لغت هوشیار
زر و سیم رایج و سره: نقره ما اگر چه شهر رواست پیش نقاد رای او شد رد 0 (شرف شفروه رشیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهره ور
تصویر بهره ور
((~. وَ))
بهره بر، بهره دار، بافایده، سودبرنده، کامیاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از به روز
تصویر به روز
حتّى الآن
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از به روز
تصویر به روز
Uptodate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به روز
تصویر به روز
à jour
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از به روز
تصویر به روز
最新の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از به روز
تصویر به روز
تازہ ترین
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از به روز
تصویر به روز
আপ-টু-ডেট
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از به روز
تصویر به روز
ya sasa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از به روز
تصویر به روز
güncel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از به روز
تصویر به روز
최신의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از به روز
تصویر به روز
terbaru
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از به روز
تصویر به روز
מעודכן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از به روز
تصویر به روز
नवीनतम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از به روز
تصویر به روز
ปัจจุบัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از به روز
تصویر به روز
up-to-date
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از به روز
تصویر به روز
aggiornato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از به روز
تصویر به روز
atualizado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از به روز
تصویر به روز
最新的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از به روز
تصویر به روز
aktualny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به روز
تصویر به روز
актуальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به روز
تصویر به روز
aktuell
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به روز
تصویر به روز
актуальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از به روز
تصویر به روز
actualizado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی